عکسهاي جالب مهرسا
عکسهايي از مهرساجووووووووونم بعدازراه افتادن واين هم عکسي از نتيجه ي راه رفتن ها ...
نویسنده :
مامان زهرا
20:15
شش ماهگي مهرسا
راه رفتن مهرساجونم
روز19تيرماه بودماماني داشت خونه روجارو ميزد شماهم داشتي براي خودت حرف ميزدي هم بازي مي کردي وقتي برگشتم بهت نگاه کردم ديدم باتمام قدرت سعي مي کني روي چهار دست وپات بايستي وبه طرف جلو بري جارو رو پرت کردم سريع از اولين راه رفتنت عکس گرفتم ...
نویسنده :
مامان زهرا
17:24
افطاری
روز18تيرماه93و10ماه رمضان بودکه به محل کاربابايي دعوت شديم اول که رسيديم خيلي خوب بودولي ولي ولي موقع اذان که شدشماشروع کردي به اذيت کردن تمام ميزروبهم زدي اخرسرهم چايي روريختي روي ميز ...
نویسنده :
مامان زهرا
19:02
خنده ي مهرساجون از تههههههههههه دل
اين عکس رو به اصرار خاله فرزانه گذاشتم هروقت ببينه ميدونم يک ساعت قربون صدقت ميره ...
نویسنده :
مامان زهرا
14:45
دندوني مهرساجون
روز جمعه 6تيرماه بودکه داشتم باشما بازي مي کردم وقتي خنديدي متوجه شدم که لثه ات ورم کرده اين به اين معني بود که داري دندون در مياري براي همين سريع رفتم سراغ پختن دندوني چون اگر دندونيت رو ديگران بخورن دعامي کنن راحت تردندون دربياري ...
نویسنده :
مامان زهرا
14:18
سفره يک روزه به قم
در تاريخ 13.4.93بابايي ما رو سوپرايز کرد و پيشنهاد يه سفر يه روز رو داد البته به چالوس ولي چون ماه رمضانه و همه جا بستس به قم رفتيم اينم عکساي مهرسا جونم ...
نویسنده :
مامان زهرا
22:49
تولد رادمان
رادمان جووني 31 خرداد تولدش بود ولي به خاطره ماکه در سفر بوديم 2تيرماه تولد گرفت چه تولدي با تم رنگين کمان به تو و ابجيات خيلي خوش گذشت وروجکم يه خرابکاري خيلي ق5شنگ کردي کيک رادمان جونو خراب کردي وليييي فداي سرت رادمانم جبران ميکنه (قابل توجه خاله منصوره) ...
نویسنده :
مامان زهرا
22:38
مهرسا شکمو
مهرسا وقتي غذا ميبييييينننننننهههههههههههههههه ...
نویسنده :
مامان زهرا
22:30